شانه هایت را گم کرده ام...!

....من از تو می آیم و تا تو خواهم رفت....

شانه هایت را گم کرده ام...!

....من از تو می آیم و تا تو خواهم رفت....

به نام آنکه پروانه حیران اوست

صدایت می کنم ، سلامت می کنم از دور
و به یادت خواهم بود تا همیشه
و در سوز سرمای تنهائی به یاد با هم بودن خود را گرم می کنم

همیشه ماندن بهترین نیست
همیشه رفتن آن حضور ناب نیست
گاهی میان ماندن و رفتن هیچ
فرقی نیست
دلتنگیم باشد
آنها را نمی بینم باشد
اصل درست این است
که عزیزان ما در خانه دل ما جای دارند
نرم و مهربان

ای کاش تمام حرف ها شعر تو بود......

.. 

... 

.... 

..... 

......  ای دوست

.....   من از سه نقطه های نامت آرامم

....    من از بی نقطه گی ام در گریز

...     من از تو ام یا از آن تو....؟؟!!!

..      وقتی تفاوتمان تنها سه نقطه است به نفع تو

.       بگذار از آن تو بمیرم...